تمام زندگی من آرتینتمام زندگی من آرتین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

نی نی ناز من آرتین

آقا آرتین خان یکساله

1392/6/23 11:47
2,004 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

بالاخره گل پسرم یک ساله شد....

niniweblog.com

 

niniweblog.com

بالاخره گل پسرم یک ساله شد....

هزار ماشاء اله هم باهوشه و هم زبل!!! وقتی ١١ ماهش تموم شد برای اولین بار ١٣ قدم برداشت. آخه تا قبل از اون از دو قدم بیشتر نمی تونست راه بره و میخورد زمین. اما دقیقا ٢٠ تیرماه شروع به راه رفتن کرد و من شمردم:١ ٢ ٣ ٤ ٥ ٦ ٧ ٨ ٩ ١٠ ١١ ١٢ ١٣ اووووووووووو خورد زمین .... ولی باز پا شد و شروع کرد به راه رفتن اینبار مصمم تر از قبل. خلاصه اینکه راه رفتن رو دوست داره. اوایل وقتی میخورد زمین تا مبل یا میز چهاردست و پا میرفت و دستشو به میل یا میز میگرفت و وایمیستاد و دوباره راه می رفت تا مجددا بخوره زمین. ولی به محض اینکه یکساله شد دیگه خودش دستشو میزاشت روی زمین و پا میشد. می تونم بگم که خیلی زوده ولی دلم برای چهاردست و پا رفتنش تنگ شده.

niniweblog.com

دوم اینکه مرواریدهای خوشگل توی دهنش هم توی ماه ١٢ ام دونه دونه خودشون رو نشون دادن. اولین مروارید خوشگلش که مربوط به دندون جلو ردیف پایین سمت چپ ما و سمت راستی خودش میشه ٥ مرداد دراومد و ما رو سورپرایز کرد. داشتم بهش شام میدادم یهو دستم به یه چیز تیز خورد. با زور و زحمت دهنشو باز کردم دیدم که بلـــــــــــــــــــه. آقا یه دونه دندون خوشگل درآورده اینقدر خوشحال شدیم که دست زدیم واسش اونم ذوق کرده بود و شروع کرد با ذوق دست زدن...

مروارید دومش هم ٢٠ مرداد دراومد. دقیقا فردای سالگرد تولدش.... و جاشم کنار مروارید قبلی بود....

niniweblog.com

 از پیشرفتهای دیگه اش بگم که بجای رفت میگه دَه . چیزی رو که می اندازه میگه دَه یعنی افتاد یا رفت. وقتی بهش میگم یک - دو - میگه دَه اینجا دَه یعنی سه

الان برای بیرون رفتن خیلی علاقه نشون میده . هرکسی بیرون بره یا بیاد کلا در خونه که باز میشه اگه آرتین رو بیرون نبره قیامت راه می اندازه و گریه میکنه

niniweblog.com

چیزهای مورد علاقه اش هم از این قراره:

١_ آینه: از دیدن تصویر خودش توی آینه شگفت زده میشه و ذوق میکنه

٢- قاب عکس: کلا قاب عکس دوست داره هم عکسهای خودش و هم عکسهای مامان و باباش

٣_ گوشی موبایل: مخصوصا از اسمارت فون که هی میچرخونه تا تصویرش بچرخه و با انگشت هی میزنه روی صفحه تا اتفاقات مختلف بیوفته و اونم ذوق میکنه

٤_ ریموت کنترل: دستش میگیره و راه میوفته از اینور به اونور. گاهی مثل ماشین روی فرش یا روی زمین میکشه اینور اونور گاهی هم تق تق میکوبه روی میز ال سی دی یا میز جلو مبلی کلا از سرو صدا درآوردن خوشش میاد

٥_ آیفون تصویری: وقتی خیلی نق میزنه اگه جلوی آیفون تصویری قرار بگیره و مانیتور ایفون روشن بشه با گفتن اِه گریه اش یادش میره و شروع میکنه به ور رفتن با آیفون و سعی میکنه گوشی اش رو برداره و دکمه هاشو بزنه

٦- جارودستی: اخیرا یه دونه از این جارو دستی ها خریدم که هر بار خرده نون و یا بیسکوئیت ریخت روی زمین مجبور نشیم جارو برقی بکشیم. اونو دوست داره و دراز میکشه و سعی میکنه اونو از زیر مبل بیاره بیرون بعد شروع میکنه با اون روی میزها و عسلی ها رو جارو کردن

٧- ریموت کنترل در پارکینگ: از اینکه دکمه هاشو فشار میده و یه چراخ ال ای دی قرمز روشن میشه خوشش میاد فکر کنم همین روزاست که باطری تموم کنه و من و ماشین پشت در بمونیم...

٨- کشوی لباس یا لوازم: کشوی لباسهای خودش یا ما رو باز میکنه و لباسا رو کلا میریزه بیرون... جدیدا تخفیف میده و بعضی هاشونو برمیگردونه سرجاش البته نامرتب. گاهی هم اگه دلش بخواد لباس منو میزاره توی کشوی خودش و یا بالعکس. گاهی هم یه تیکه از لباسارو دستش میگیره و دور تا دور خونه باهاش دور افتخار میزنه و بعد یه جایی ولش میکنه  و برمیگرده ....

٩- فرمون و جلو کنسول ماشین: عاشق اینه که پشت فرمون سرپا بایسته و با فرمون بازی کنه یا بره روی پای راننده اونوقت اگه فرمون رو بچرخونی شاکی میشه که تو به فرمون دست نزن و نچرخون بزار من بازی کنم... در ضمن چراخهای روی کنسول ماشین رو دوست داره و دوست داره به کلیدهای پخش ماشین دست بزنه...

١٠- رسیور: که جز اولین علایقش بود و اینقدر کشید و انداختش که آخر سر مجبور شدیم بزاریمش توی ارتفاع

١١- لپ تاپ و کامپیوتر : که اولی رو تا سرحد انفجار دو دستی می کوبه و دومی رو هم یا موس رو میکشه یا کیبورد رو دو دستی نوازش میکنه

١٢- آسانسور: عاشق اینه که کلیدهای بیرون و یا داخل آسانسور رو خودش فشار بده و اونا هم چشمک بزنن.

١٣- ماشین ظرفشویی: خدا نکنه در ماشین ظرفشویی باز باشه. طبقاتشو میکشه و ظرفها رو درمیاره . دستش به عقبی ها نرسه شیک میره تو و روی درش میشینه که اونا رو هم بتونه برداره.

١٤- ماشین لباسشویی: یکی از اولین خرابکاریهاش این بود که در ماشین لباسشویی رو باز میکرد و لباس چرکها رو میریخت بیرون. تا کمر میرفت تو تا مطمئن بشه چیزی نمونده. الانم که کلیدهاشو یاد گرفته فشار میده. زمانی هم که ماشین روشنه میشینه جلوش و چرخش لباسا رو توی اون نگاه میکنه

١٥- پیام بازرگانی تی وی یا تیتراژ برنانه ها: وقتی تلویزیون داره آگهی پخش میکنه یا تیتزاژ شروع یا پایان هر برنامه ای باشه، محو تلوزیون میشه و تحت هیچ عنوانی تکون نمیخوره. اون موقع است که میشه بهش غذا و دارو داد و بدون مقاومت میخوره.

١٦- کتاب ودفتر و مجله و روزنامه رو برای پاره پوره کردن دوست داره...

١٧- قاشق و چنگال: اونم از نوع فلزی!!! بخاطر اینکه هرجا بکوبه صدا میده

niniweblog.com

هزار ماشاله هزار الله اکبر یادتون نره لطفاَ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)