تمام زندگی من آرتینتمام زندگی من آرتین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

نی نی ناز من آرتین

دلنوشته های یک مادر

1391/5/16 18:47
1,207 بازدید
اشتراک گذاری

پسرعزیزم، سلام...

 روزهاي آخر با هم بودنمان آغاز شده؛ نمي دانم چندروز ديگر مهمان خانه ي كوچك درون من هستي، ولي مي دانم كه بعدها خيلي دلم هواي اين يكي بودنمان را مي كند؛ دلم براي ضربه هاي دلنشينت، سكسكه هاي دوست داشتني ات وكش و قوس‌هاي به ياد ماندنيت خيلي تنگ مي شود.

 پسرم حس و حال اين روزهايم بسيار عجيب است؛ از يك طرف شوق ديدار روی ماه تو، ديدار با طفلي كه نه ماه در من ميزيست و از همه كس به من نزديكتر بود و از سوي ديگر ترسي عجيب و ناشناخته از آينده ........ آينده تو، من، پدرت و آينده ما....... از عدم شناخت اين آينده پر پيچ خم مي ترسم. بهترين ها را براي تو مي خواهم ولي نمي دانم كه آيا مي توانم؟؟؟؟؟؟؟

 

با خود می اندیشم آیا می توانم مادر خوبی باشم؟ آیا می توانم از تو، امانت خداوند مهربان آن طوری که باید نگهداری کنم؟ نکند امانتدار خوبی نباشم؟! به ایامی كه بر من و پدرت گذشت مي اندیشم؛ به خوشي‌هايمان ، سختي هايمان، دردل هاي طولاني مان ، شوخي ها و خنده هايمان و به زندگيمان....... ميدانم تو كه بيايي، همه چيز رنگ ديگري خواهد گرفت و  اين تغيير مرا مي ترساند؛ اما هيچ گاه اين ترسها نتوانسته بر شوق خواستن تو غلبه كند پس تو را با تمام وجود خواستارم.

 تو آفرينش بي نظير خالق، تكه اي از وجود من و پدرت هستي، پدري كه بي نهايت عاشقش هستم. پسركم! مبادا از ورود به اين دنيا بترسي! اين دنيا با همه عجيب بودنش زيباست؛ در اين دنيا خوبي هنوز هم از بدي پيشي مي گيرد و همينطور عشق از نفرت... پسرم تو ثمره يك عشق پاكي پس با عشق به دنيا بيا، با عشق زندگي كن و با عشقت نفرت ها و بدي ها را بزدا. دوستت داريم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

خاله فروغ
2 مرداد 91 16:42
likeeee