تمام زندگی من آرتینتمام زندگی من آرتین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

نی نی ناز من آرتین

گربه دوست آرتینه!

1392/8/27 14:43
1,730 بازدید
اشتراک گذاری

اواخر تابستون، برای مراسم جشن نامزدی دختر خاله بابا فرشاد، رفتیم شاهرود. روز قبل از اون راه افتادیم و شب رو تو خونه باغ امیر آباد موندیم. شب توی حیاط در حال درست کردن جوجه کباب همیشه گریه ها جمع میشن ! اون شب هم چند تا گربه اومدن و شروع کردن به میومیو کردن واسه گوشت. بابا فرشاد و عمو فرهاد به آرتین گریه ارو نشون دادن و اونم از گربه خوشش اومد و کم مونده بود گربه ارو با دست بگیره.

عمو فرهاد برای گربه ها، آشغال گوشت ها رو می ریختن و اونا برای خوردنش میومدن جلو و آرتین هم میرن سمتشون و میخواست بهشون دست بزنه . چند باری اگه عمو فرهاد آرتین رو مهار نکرده بودن دستش خورده بود به گربه!

برام جالب بود که اصلا از گربه نمی ترسه و بدون هیچ تردید و توقفی مستقیم و تنها میرفت برای دست زدن بهش.

بعد از اون شب آرتین با گربه ها دوست شد و هرجا گربه میدید دستشو میکشید و اونو نشون میداد و داد میزد بااااااباااااااا مااااااااااامااااااااااااان! دو سه هفته بعد بود که رفتیم بوستان گفتگو ؛ اونجا هم گربه دید و واکنش نشون داد:

البته بجز گربه، با مورچه هم آشناست و فقط برخوردش یه کم خشنه! مورچه ارو بهش نشون میدیم با انگشت لهش میکنه و فکر میکنه بازیه!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

جیران بخشنده
29 آبان 92 15:53
قربونت بشم پسر مهربون