آرتین عسلی به رنگ زرد!!!
آرتین یه روزه ارو دکتر معاینه کرد و گفت زرد نیست. خدا رو شکر.... ولی سه روزش که شد باید دوباره معاینه می شد.
روز سومش بود که بردمش دکتر؛ گفت زرده و باید آزمایش بشه. خدای من بیلی روبین خونش ١٤ بود...
اونو مرکز طبی کودکان بردم و اونجا گفتند باید یکی دو شب توی دستگاه بمونه و یه شماره تماس دادند و ما هم زنگ زدیم و دستگاه رو آوردند خونه. سخت ترین لحظه عمرم بود وقتی که چشمای خوشگلش رو چشم بند زدند و گذاشتنش توی دستگاه. اینقدر گریه کردم که همه ارو تحت تاثیر قرار داد و هر کس سعی می کرد به نحوی دلداریم بده.
اینم عکس جگر گوشه ام وقتی توی اون دستگاه فتوتراپی بود:
اون شب رو تا صبح اصلاً خوابم نبرد. هر دو ساعت باید شیر میخورد که آب بدنش کم نشه آخه دمای دستگاه زیاد بود. دلم میخواست تا صبح بالا سرش بشینم و بهش نگاه کنم ولی نور آبی دستگاه اونقدر خیره کننده بود که به شدت چشم درد ایجاد میکرد. من این حالت رو وقتی به عکسهاش هم نگاه می کنم پیدا میکنم.
بچه ام خیلی اذیت شد و وزن هم کم کرد. دو روز بعد بیلی روبینش 11 بود که بازم بالا بود. درمان با قطره بیلی ناستر رو شروع کردیم و رنگ عسلی پسرکم رفته رفته رو به سفیدی گذاشت و بیشتر از یه ماه طول کشید تا صورت هلوییش رنگ ماه بشه...
ممنونم خدا و فرشته های مهربون که مواظب پسرم بودید و هستید....