آرتین و اولین سفر به شمال
چند روز بعد از تموم شدن یکسالگی گل پسرم، سه تایی رفتیم شمال؛ فرح آباد... چند روز بعد از تموم شدن یکسالگی گل پسرم، سه تایی رفتیم شمال؛ فرح آباد... دقیقا روز ٢٤ مرداد بود و آرتین جون یک سال و ٥ روزش بود . توی راه اینقدر کلافه شده بود و دوست داشت راه بره که مجبور شدیم برای چند دقیقه توقف کنیم تا آقا آرتین یه کم راه بره و شیطونی کنه و هر از گاهی هم یه ناخنکی به آت و آشغالهایی که ملت فهیم لطف کرده بودند و در طبیعت رها کرده بودند بزنه.... آرتین جونم آب رو خیلی دوست داره و هر کسی بره حموم پشت در می شینه و گریه میکنه که منم ببر. برام جالب بود بدونم وفتی دریا رو می بینه چه عکس العملی نشون میده !؟! اولش ...